شعر بیمار محتضر که در تیرماه 1387 در ماهنامه طنز و کاریکاتور بچه مشد به چاپ رسیده در ارتباط با سخنان آقای احمدی نژاد در یک مصاحبه تلویزیونی، سروده شده بود که ایشان گفته بودند: «همه شاخص ها بهبودیافته است جز تورم»
بیمار محتضر
جمله شاخص ها به بهبودی رود وضع ما بهتر به این زودی رود
جز تورم که نیامد در مسیر کرده ما و ملت ما را اسیر
***
این سخن ها چون بود از احمدی لاجرم باشد مبرا از بدی
لیکن از فرط فضولی مش قدیر نقدی آورده برین نطق خطیر
گفته مشتی بر مریضی محتضر کرده بودن یک حکیمی را خبر
چونکه فارغ از عیادت شد حکیم اینچنین گفت او ز احوال وخیم
معده و روده ربوده بنیه اش دیده ام سنگی میان کلیه اش
وی تب لازم گرفته بس شدید هم درو گشته نفس تنگی پدید
هم دچار حصبه گردیده مریض هم درون رگ شده خونش غلیظ
سل که غالب گشته وی را مزمن است سکته در هر لحظه وی را ممکن است
مدتی باشد که وی افسرده است نبض وی جوری که گویی مرده است
گر که غمخواری براو باشد کسی خرج درمانش بپردازد کسی
مدتی باید پرستاری شود تا مگر رفع گرفتاری شود
همسر بیچاره وی میگریست کین مرا جز خانه و باغی که نیست
جمله را میبخشم و وامی دگر میستانم من بپردازند اگر
لیکن آخر تو بفرما ای حکیم میشود شوی من آن شوی قدیم؟
در جوابش گفت آن مرد حکیم ما تلاش و سعی خود را میکنیم
تا تمام درد وی درمان شود هر چه حق خواهد همانا آن شود
لیکن آخر اندکی از یک مرض در وجود وی بماند الغرض
همسر بیمار هم گفت از شعف بی گمان باشد همین ما را هدف
نکته ای مانده بگو آن یک بلا چون کند با این مریض مبتلا
اینچنین فرمود در پاسخ به وی تا دو ماه دیگر و آغاز دی
چون تورم اشکم هذالمریض میکند رشد و شد خیلی عریض
انفجاری حاصل آید بس مهیب میرود از دار دنیا عن قریب