«جنگ زرگری»
بمیرم من برای آنکه دانی دهد تحویل، خودرو مفت وآنی
پریشب با خودم کردم حسابی تعجب کردم از این مهربانی
اگر یک ذره دقت کرده باشی به این افزایش و نرخ و گرانی
یقین خواهی نمود اینکه جلوتر درین اوضاع ناجور جهانی
همه سازندگان خودرو ما دران بالا و پایین و میانی
ضرر میکرده اند بی حد و بسیار نبردند سود خالص، یک قرانی
چراکه سود اگر در کارشان بود پس از نرخ جدید زور چپانی
که صد در صد صعود نرخ بوده فراوان میشود سود نهانی
***
خوشا مشتی قدیری که خر او کند کار سمندی و مگانی
خرش گفته خبر دارم اگرچه خری هستم بدست این و آنی
که خودرو ساز و دولت همردیفند بباید عضو یک پیکر بخوانی
درین دروازه بی پیکر و در توای دروازه بان و ای فلانی
که گاهی می بری بالا و پایین گهی هل میدهی، گه میکشانی
اگر بحثی کنی، تایید و تکذیب ا گر مییخشی یا که میستانی
به ظاهر درمیان مردمی تو ولی در جمع و یار دیگرانی
همه دانند و مشتی داند و من وایضا آذری و اصفهانی
که جنگ زرگری بوده که گشتیم من و مشتی به اینگونه روانی